سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محمدمهدی دنیای مامان و بابا




محمدمهدی، مامان جون خیلی شیطون شدی.زبان

دیروز که نتونستیم ببریم پارک، تاآخر شب ولکن نبودی،کلافه همش میگفتی آب آب (تاب تاب)، دستات را هم به نشونه تاب تکون میدادی.قهر

خلاصه باباجون ساعت دوازده شب بردت، دم در آپارتمان ، نیم ساعتی موندی و هوایی عوض کردی بعد که اومدی بالا،از خود راضی بغل بابا پشت کامپیوتر به خواب ناز رفتی.خواب

الهی مامان قربونت بره.ماچ

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، بلاگر www.Bloger.Rozblog.Comتصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، بلاگر www.Bloger.Rozblog.Comتصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، بلاگر www.Bloger.Rozblog.Com

نوشته شده توسط مامان مریم


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/22ساعت 5:23 عصر توسط محمدمهدی نظرات ( ) |




مامان مریم قول داده عکسهایی که چند ساعت بود تازه به دنیا اومده بودم و تا چند روزگیم را اینجا بذاره، مامانم میگه خیلی بچه خوبی بودم اصلا شبها گریه نکردم و روزها  هم خوب میخوابیدم ولی الان دارم تلافی میکنم، حسابی شیطون شدم.متفکرقهقهه

http://zibasaz.persiangig.com/pic/bar/1/10.gif


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/21ساعت 3:27 عصر توسط محمدمهدی نظرات ( ) |




بیستم مرداد88 ساعت 9و دوازده دقیقه شب بود که خدای مهربون بعد از 9ماه و 3روز انتظاراوه من را به مامان و بابام هدیه داد.

من اومدم تا زندگی مامان و بابام  شیرینتر بشه که میدونم شد،قلب هرچند اون بی معرفتا، من میذارند خونه مامانی و میرن سرکار و من هم دلم هی واسشون تنگ میشه.گریهدل شکسته

 

http://zibasaz.persiangig.com/pic/bar/1/2.gif


نوشته شده در چهارشنبه 90/2/21ساعت 3:19 عصر توسط محمدمهدی نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت