عزیز دلم، محمدمهدی گلم، ببخشید که هنوز عکسات را تو وب نذاشتم. ببخشید مامان جون، هروقت خواستم عکسات رو از موبایل خاله نرگس و بابایی بردارم، فلش همراهم نبود و خودت هم میدونی سرمامان چقدر شلوغه، ولی مامان جون بهت قول میدم تا چند روز دیگه حتما این کار را انجام بدم. فعلا یه چندتا عکس از آینده ات ....... من از دست این مامانم چکار کنم؟ به کی شکایت کنم؟ اصلا به این وبلاگ من یه سر نمیزنه، بلکه به روزش کنه. بابا جان یکی نیست به این مامان من بگه ، بابا من دوست دارم همیشه آپ تو دیت باشم. ولی نامردی ننویسی که من به یاد روزمادر نبودم. پس بچه خوبی هستم. قدرمو بدون. عجب روز مادری تبریک گفتم.
عزیزم وقت نمیکنم به تو برسم چه برسه به.........
اصلا توی این دنیا کسی هست به داد ما نی نی ها برسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا قول دادی عکسای من را بذاری هیچی نگفتم.
من خیلی بچه خوبی هستم. قدر تو را هم خوب میدونم. نشون به اون نشون که دیشب مای بیبی را خونه مامانی جاگذاشتی و من هم بدون مای بیبی خوابیدم و خرابکاری نکردم،
دوست داشتی حالت را میگرفتم و تختون را آباد میکردم.
| قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |
من پسر کوچولوی مامان و بابام هستم، البته فعلا کوچولو هستم ولی در واقع نی نی اول مامان و بابام هستم و بعد میشم فرزند ارشد خونواده، چون مامان و بابام یه عالمه بچه دوست دارند(بین خودمون بمونه تو همین یکیش هم موندند)، خلاصه مامانی قراره شیرین کاریها(خرابکاریها) و عکسای قشنگ من را تو اینجا بذاره که همه با دیدن من روحیه بگیرن.
